پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
" رجب ، " ریزان" نامیده شده است ، چرا که در این ماه ، رحمت خداوند بر امت من فرو می ریزد."
رجب از راه می رسد، قدر حضورش را بدانید که ناگاه خواهیم دید در حال وداع است.
بهارعاشقان و دلدادگان حریم کبریایی فرا رسیده است. ماه رجب فصل روئیدن جوانه های عاشقانه زیستن و ماه شست و شوی دل و جان از زنگارهای گناه و غفلت ، و آماده شدن برای ورود به ضیافت الله اعظم است. کسانی که دل درگرو محبت خدا نهاده اند، لحظه شماری می کنند تا با ورود به ماه رجب وبهره مندی از برکات آن، به درک فیوضات ماه عظیم شعبان موفق شوند و پس از آن بتوانند مدال لیاقت ورود به ضیافت الهی در ماه رمضان را دریافت نمایند.
ماه رجب ، سراسر نور و فضیلت و رحمت است. شب اول آن که جزء چهار شب برتر سال است و شب زنده داری در آن که بسیار مورد تاکید قرار گرفته ، لیلة الرغائب( اولین شب جمعه ماه) و میلاد ابوالائمه امیرالمومنین علیه السلام تا شب نیمه رجب و ایام مبارک " بیض" که راهیان طریق سلوک به اعتکاف و مناجات با رب جلیل می نشینند وبیست و هفتم رجب که رحمت الهی ظهور کرد و محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث شد.
رعایت کنندگان حرمت ماه رجب و عاملین به اعمال آن را " رجبیون" نامند. همانا که در قیامت فرشته ای ندا می دهد:" أین الرجبیون" ، کجایند افرادی که ماه رجب را محترم شمرده و اعمالی از آن را انجام داده اند.
آنان بندگان خالصی هستند که در دنیا و در میان مردم بی نام و نشان زندگی می کنند و آنگاه که ماه رحمت فرا می رسد خود را در نهر نورانی رجب شست و شو می دهند و با دلی صاف و بی آلایش و پاکیزه از غفلت ها، کینه ها و گناهان،خود را برای نزول رحمت های الهی مهیا می کنند.
امام خمینی (ره ) ، این عارف بالله در مورد ماه رجب می فرماید:
" شرافت ماه رجب در زبان ها ، در بیان ها، درعقلها و در فکرها نگنجد. رجب ماه دعا و استغفار است و سفارش زیادی به استغفار در این ماه شده است."
روزه داری دراین ماه ، مورد تأکید قرار گرفته و پاداش فراوانی برای روزه داران به خصوص در روزهای اول، وسط و آخر ماه وعده داده شده است.
حال این ماییم واقیانوسی از معنویت که قدم در بهار آن گزارده ایم تا با همتی خدایی خود را در برابر نفخه الهی که دراین فصل، وزیدن می گیرد قرار دهیم و با دل کندن از تعلقات دنیایی، مقدمات ورود به جاده سلوک را فراهم ساخته و رنگ خدایی بگیریم.
امید است آنگاه که دستان خود را بر آستان الهی بلند می نمائید و به مناجات که زیباترین تجلی روح انسانی است، می پردازید ما را از دعای خیر خویش محروم ننمائید.
خدا مىداند که در طول این ده سال، فکر چنین روزى، همیشه دل ما را لرزانده بود. نمىدانستیم دنیاى بدون «خمینى» چگونه قابل تحمل است. به همین خاطر، چندین بار به ایشان عرض کردم: دعاى بزرگ من در پیشگاه خدا این است که من قبل از شما بمیرم.
در همان روز تلخ که حال امام مساعد نبود، من جمعى از اعضاى شوراى بازنگرى قانون اساسى را دعوت کردم و به آنها گفتم که حال امام خوب نیست؛ کار بازنگرى را قدرى تسریع کنیم و مژدهى اتمام آن را به ایشان در بیمارستان بدهیم، تا دل امام شاد شود. واقعاً از تصور آن چیزى که ممکن بود پیش آید، قلب من مىلرزید؛ صدایم شکست و نتوانستم حرفم را تمام کنم. شاید چند ساعت بعد از آن بود که اطلاع پیدا کردیم این ودیعهى الهى و این گوهر ارزنده را از دست دادهایم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروه کثیری از فرماندهان و اعضای سپاه 17/3/1368
من رفتنی هستم
سال 60 در اشنویه مسئول پایگاه بودم. بسیجى سیزده ساله اى داشتیم به نام فاطمى که نماز شبش ترک نمى شد.
شبى او را کشیدم کنار و گفتم: "شما هنوز به سن بلوغ نرسیده اى، نمازهاى پنج گانه هم بر شما واجب نیست، چه رسد به نماز شب که مستحب است".
گفت: "مى دانم برادر جابر، منتها این براى کسى است که بالاخره مکلف مى شود، من عمرم به دنیا نیست. رفتنى هستم و نمى خواهم لذت عبادت را نچشیده بروم".
او چند روز بعد در درگیرى با نیروهاى دشمن شهید شد.
این جمله مقام معظم رهبری در جمع مردم شیراز که فرمودند: «من تا زنده هستم نخواهم گذاشت ذره ای انحراف در مسیر حرکت ملت ایران به سمت آرمان ها ایجاد شود»، را باید به عنوان یک تابلوی هشداردهنده جدی مورد توجه قرار داد.
دکتر یدالله جوانی در یادداشتی که سایت یالثارات منتشر کرد نوشت :
راننده ای که با خیال آسوده و راحت، در بزرگراه چهار بانده و هموار با سرعتی بالا و مطمئن در حال حرکت است، اگر ناگهان تابلوهای هشدار دهنده پی درپی را ملاحظه کند، بلافاصله احساس خطر کرده، سرعت خود را کاهش داده و دقت خود را بیشتر می کند تا دچار سانحه ای خطرناک نشود، اما اگر همین راننده به هر دلیل علائم هشداردهنده در مسیر را نبیند و یا پس از رویت، با بی خیالی، اعتنا نکرده و با همان سرعت بالا به حرکت خود ادامه دهد، به طور قطع گرفتار حوادث خطرناک و بعضاً جبران ناپذیر می شود.
پرستوی مهاجرم چرا ز لانه می روی
اگر ز لانه می روی چرا شبانه می روی
قرار من، شکیب من، مهاجر غریب من
فدای غربتت شوم که مخفیانه می روی
حیات جان، امید دل، علی بود ز تو خجل
که با کبودی بدن، ز تازیانه می روی
کبوتر شکسته پر، مرا به همرهت ببر
چرا بدون جفت خود، ز آشیانه می روی
چهار طفل خونجگر زنند در غمت به سر
تو بر زیارت پدر چه عاشقانه می روی
الا به رخ نشانه ات مگر، شکسته شانه ات
که موی زینبین خود نکرده شانه می روی
فتاده بر دلم شرر، که تو در این دل سحر
ز همسرت غریب تر، برون ز خانه می روی
همای بی ترانه ام، چرا ز آشیانه ام
به کوی بی نشان خود، پر از نشانه می روی
مداحی توسط حاج مهدی سلحشور (فایل فلش را از اینجا دریافت کنید)