فاطمیه اول از 13 تا 15جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد.
ایام فاطمیه از چه تاریخی شروع ودر چه تاریخی تمام میشود؟
کتابخانه و دانلود نوحه و مرثیه فاطمیه در ادامه مطلب دربارة تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) روایات مختلف و متضاد است. از چهل روز تا شش ماه بعد از رحلت پیامبر (ص). میان علمای شیعه، دو تاریخ مشهور و مقبول است : یکی هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر (ص) و دیگری نود و پنج روز. با توجه به رحلت پیامبر اسلام (ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخة سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل ، شهادت حضرت زهرا(س) است و این ایام را فاطمیة اوّل می خوانند. اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت(س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیة دوم می خوانند. بنابراین ؛ ایام فاطمیه جمعا 6 روز می باشد، 3 روز در ماه جمادی الاول و 3 روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از 13 تا 15جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی می باشد. ظاهراً علت اینکه سه روز در هر ماه بعنوان روز شهادت آن حضرت (س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماههای قمری از رحلت پیامبر (ص) تا شهادت حضرت زهرا (س) ،29 روز بوده باشند،حال آنکه د رصورت کامل بودن ماههای قبل،روز شهادت 13جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود.چرا که طبق تقویم، حداکثر سه ماه قمری 29 روزه و حداکثر 4 ماه قمری 30 روزه می توانند پشت سر هم قرار گیرند. روز سیزدهم جمادى الاول شهادت دختر خاتم الانبیاء و شفیعه روز جزاء سیّده نساء عالمین حضرت فاطمه روز سوم جمادى الثانی شهادت صدیقه کبرى حضرت فاطمه زهراء دختر گرامی حضرت رسول اکرم (ص) |
||||
ادامه مطلب... |
شیخ رجبعلی خیاط(ره) میفرماید: «قیمت تو به اندازه خواست توست، اگر خدا را بخواهی قیمت تو بینهایت است و اگر دنیا را بخواهی، قیمت تو همان است که خواستهای»[1]
روزگار عجیبی شده، انسانها اسیر و مسحور «دنیای فانی» گشته و همه دروغها، فریبها، دغلبازیها، بیمروتیها، جهالتها و تغییر ذائقهها و ارزشها را در مسیر مغناطیسی آن به جان میخرند و حواسشان نیست بهایی به گزافی «خدا» در برابر آن میپردازند. «عروس هزار داماد دنیا» دلها و دیدههایمان را مجذوب خویش ساخته و «خدا»، تنها لقلقه زبانمان و شیرینی قسمهای دروغمان گشته و غریبانه از «متن» زندگیمان به «حاشیه» رانده شده است و همه هم عادت کردهایم به این خسران و دیگر تنفس در اتمسفر «دنیاپرستی» و «خودخواهی» ریههایمان را حساس نمیکند، و دیگر کَکمان هم نمیگزد که چرا اینقدر در خدافراموشی جاهلانهیمان، درهم میلولیم و سرِ خود شیره میمالیم.
دوستان، باید فراموشی خدا در زندگیمان را جدی بگیریم؛ باید با خدا رفیق باشیم و به فرمودهی امام بزرگوارمان «یک لحظه از خدا غافل نشویم»2 باید بدانیم که «در درگاه خدا و اولیای خدا همه چیز هست، در حالی که جاهای دیگر خبری نیست. علم، حیات، عافیت، دنیا و آخرت آنجاست»3
نکند دانسته و ندانسته بتهای خودتراشیدهی «پول» و «ماشیـن» و «مقام» و «تیپ و لباس و خانه» را در کعبه دلمان جا داده و به پرستشی جاهلانه بگیریم. به فرمودهی مرحوم حضرت آیتا... بهاءالدینی(ره)، «همه این اربابها را رها کنید! فقط یک ارباب پیدا کنید که خدای تعالی است»4
دوستان! کاش همه زندگیها، با نیتها و هدفهای خدایـی، فارغ از دغدغهها و استرسهای دروغیـن، و فارغ از قید و بندهای آرامشگیر دنیایی جهتگیری میشد و تداوم مییافت که «چنانچه زرق و برق دنیا را نخواهی و بهانه خدا را بگیری، در نهایت خداوند متعال دستت را می گیرد و بلندت میکند. آن وقت است که انسان لذت میبرد»5
پایان سخن را همچون آغازش به نکتهی لطیف عارف واصل شیخ رجبعلی خیاط(ره) متبرک میکنم که فرمود:«فرهاد هر کلنگی را که میزد میگفت «شیرین جونم!» و غیر معشوق خود ذکری نداشت. این دفتر را به عشق محبوب بنویس! پارچه را به یاد او متر کن! در اینصورت همهی اینها مقدمه وصل است، حتی نفسهایی که میکشی به یاد او بکش»6
پینوشتها:
1و6 ـ کیمیای محبت، گردآورنده محمدی ری شهری
2ـ صحیفه نور
3و4 و5 ـ آیت ا… بهاءالدینی، سلوک معنوی
حسین میگفت "اگر قرار باشد اصل ولایت فقیه در قانون اساسی نباشد پس برای چه انقلاب کردهایم؟ اگر نباشد، انقلابمان به هدر میرود و بعد از مدتی از بین میرود و دوباره همانهایی که بودند برمیگردند. این همه جوان از دست دادیم که انقلاب شود تا ولایت و سرپرستی یک فقیه در کشورمان برپا شود".شهید سیدحسین علمالهدی همان دانشجوی پیرو خط امامی است که عاقلانه فکر و عاشقانه عمل کرد. در سالروز شهادت این علمدار غریب جبهههای هویزه پای سخنان زهره و خدیجه علمالهدی خواهران این شهید نشستیم. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
خدایا! آرزو داشتم در این دنیا و در این زندگی فانی و فنا شدنی حداقل برای یکبار هم که شده امام زمان ، حضرت حجت بن الحسن عسگری (عج) را ملاقات نمایم ، ولی نشد و امیدوارم در هنگامیکه آخرین قطره خونم در این دشت کربلای کرخه می ریزد امام زمان را ملاقات نمایم .
منبع : سایت ستاد یادواره شهدای منطقه ارسباران
...به او گفتند تو یک برادر تقدیم انقلاب کردی تو کجا می روی. گفت او به وظیفه خود عمل کرد ومن به وظیفه خود عمل می کنم. ...آتش دشمن خیلی سنگین بود. می رفت تا یک بی سیم پیدا کند. گفتیم نرو . گفت راستش را بخواهید برادر شهیدم امروز در بهشت مرا به ناهار دعوت کرده است... چند قدمی دور نشده بود که گلوله توپی کنارشان اصابت کرد... بعد از فرو نشستن گرد و غبار خود را به بالین او رساندیم...او دعوت برادرش را اجابت کرده بود.ناگهان متوجه ساعت مچی او شدیم...30/12 دقیقه بود. و شهید محمد اصغرزاده اکنون میهمان برادر شهیدش جواد شده بود.