سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمیزگارى با مردمان ایمنى است از گزند آنان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :8
کل بازدید :505225
تعداد کل یاداشته ها : 243
103/10/1
11:15 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
فواد[114]
در باغ شهادت را نبسته اند. کلیدش را هم کسی نشکسته است. جنگ همان جنگ است. از آغاز تاریخ تا پایان آن همواره نزاعی بین حق و باطل وجود داشته و خواهد داشت. جنگ ادامه دارد. تنها این مختصات جنگ است که تغییر می کند و این ماییم که باید زمین جدید بازی را خوب بشناسیم. باید جبهه ها را پیدا کنیم. سکوت در این میدان جایز نیست. نشستن به منزله همراهی با دشمن است. باید برخیزیم. زمانی کشور به کسانی نیاز داشت که سلاح بر دوش بگیرند. امروز به کسانی نیاز دارد که تولید علم را کلید بزنند؛ به کسانی که مقابل منافقان داخلی بایستند؛ به کسانی که مقابل اندیشه های فاسد وارداتی قد علم کنند؛ به کسانی که از گفتمان انقلاب دفاع کنند؛ به کسانی که نرم افزار انقلاب را تدوین کنند؛ به کسانی که مقابل انقلابیون شرمنده بایستند؛ به کسانی که حاضر باشند از خودشان عبور کنند؛ به کسانی که حاضر باشند هزینه بدهند؛ به کسانی که فقط با خدایشان معامله کنند.

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی همفکری وبلاگ گروهی فصل انتظار بتلیجه نمازگذار این راه بی نهایت مکاشفه آخرالزمان و منتظران ظهور یک لحظه با یک طلبه! ● بندیر ● سجاده ای پر از یاس در کوی بی نشان ها د نـیـــای جـــوانـی ... حبل المتین ... جبهه وبلاگی غدیر ● رایحه ● جاکفشی عروج تخریبچی هیات محبان بقیةالله روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه شلمچه جاده خاطره ها .: شهر عشق :. نسیم قدسیان رنگارنگه یک فنجان شعر سلام شهدا سرافرازان یک ایحسب الانسان ان یترک سدی «نجوای شبانه» رند نور توشه آخرت نشانه ساحل نشین اشک بچّه شهید (به یاد شهدا) شهدای دفاع مقدس شهید قنبر امانی چفیه استشهادی خط سوم نگاه منتظر مرصاد صفحات خط خطی فرشتگان رنجور در حسرت شهادت قبیله ی زمین شریعت پاینده کلک بهار مهندسی متالورژِی فدایی سید علی از فرش تا عرش بر و بچه های ارزشی دوزخیان زمین شش گوشه نه آبی .. نه خاکی یا زهرا(س) یادگار آل یاسین نورهدایت امیدزهرا هامون و تفتان صبح دیگری در راه است .... شاهد کشکول سیب گلاب نسیم وحی عوامل پیشرفت ،راه‌های پیشرفت و موانع پیشرفت چیست ؟ عکس جالب مهدیار دات بسیجی کبوترانه من هیچم علوم قرآنی Quranic Sciences آفرینش قاضی مالخر خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا حزب اللهی مدرنیته گنجینه قصار خودت va خودم .: حرف دل :. کجایید ای شهیدان خدایی ● باد صبا ● سیب سرخ انتظار فوتوبلاگ وصال نشانه های ظهور موعود پرواز نیلوفرعاشق طلبه میلیونر حریم یاس یکدلی در سفر زندگی شهید امر به معروف زوبونی عشق حسین(ع) و در باره ی معصومین نیم پلاک یعنی شهید وبلاگ فرهنگی اجتماعی عاشورا وبلاگ ایران اسلام در گوشی با خدا مشهد وبلاگ خاطرات مخلصات سوخته دل با معرفت ترنم بهاری یادداشت پرس و جو حاج صالح رهپویان وصال تمنای وصال بیقرار ظهور امتداد استخاره با قرآن مداحی و مولودی پایگاه اطلاع رسانی استاد انصاریان تجلی اعظم شیعه نیوز شبهای پیشاور بهترین ها امام موسی صدر شهید چمران سایت اطلاع رسانی استاد مصباح یزدی گل گفته معبر خدای که به ما لبخند میزند بسیج . خودباوری . شکوفائی و نوآوری واحد106 لشگرامام حسین وبلاگ فرهنگی اجتماعی عاشورا گنجینه معرفت بی قرار سلام113 آفتاب مهربانی فرزند شهید بسیجی مردان بی ادعا بسم رب المهدی ما زنده ایم مبلّغ مجمع فرهنگی مذهبی بهشت نور .::: مجاهدین ولایت :::. شجره طیبه قدسیان شمیم رضوان نقطه رهایی رایحه وصال فاطمه برترین بانوی جهان ستاد یادواره شهدای ارسباران جهان شناسی رهرو شهیدان

حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالله جوادی آملی در مورد رقّت قلب می فرمایند :

ممکن است کسی بگوید من در مدت عمرم یک گوسفند را سر نبریده ام یا مرغی را ندیده ام که سر ببرند ، این رقّت قلب نیست بلکه ضعف نفس است . زیرا همین شخص که می گوید من تحمل دیدن گوسفند ذبح شده را ندارم وقتی کباب گوسفند را می خورد و بوی کباب به مشام فقرا می رسد بی خیال است و قلبش تکان نمی خورد و به فکر آنها نیست . رقّت قلب و عاطفه از فضائل انسانی است در حالی که ضعف نفس فضیلت نیست . رقیق القلب بودن این است که انسان وقتی فقیری را دید واقعا متأثر بشود ، از قیامت و دوزخ که گفته می شود ، از نا بسامانی وضع یک عده ای واقعا متأثر بشود ، این را می گویند رقّت قلب . راه رقّت قلب هم گناه نکردن است .


  
  

 

شیخ رجبعلی خیاط می گوید :

هی نگو دلم این طور می خواهد ، دلم آن طور می خواهد ، ببین خدا چه میخواهد . تا وقتی پیرو خواهش های دل باشی به جایی نمی رسی . دل خانه ی خداست ، کسی دیگر را در آن راه مده . فقط بایستی خدا در دل تو باشد و حکومت کند و لا غیر . از حضرت علی علیه السلام پرسیدند از کجا به این مقام رسیدید ؟ فرمود : « در دروازه ی دل نشستم و غیر خدا را راه ندادم » . اگر بخواهی خدا تو را صدا کند ، قدری معرفت پیدا کن و با او معامله کن . وقتی می گوییم لا اله الا الله باید راست بگوییم . تا انسان خدایان دروغین را کنار نگذارد نمی تواند موحّد باشد و در گفتن لا اله الا الله راستگو باشد .

 « اله » چیزی است که دل انسان را برباید ، هر چیز که دل او را ربود خدای اوست . چرا اینقدر دور خودت می چرخی ؟! خدا را بخواه و همه ی خواستنی ها را مقدمه ی وصل او قرار بده


88/5/7::: 1:28 ع
نظر(7)
  
  

در شرح حال محمود غزنوى که چند روزى بر تخت حکومت تکیه داشت نوشته اند : روزى عبورش به لب دریا افتاد ، دید جوانى در کمال حزن و اندوه آنجا نشسته و دام خود را براى ماهیگیرى به دریا انداخته .سلطان ، از علّت حزن و اندوه او پرسید . جوان گفت : پادشاها ! چرا غمگین و محزون نباشم ، من و برادرانم هفت یتیم فقیر هستیم و داراى مادرى پیر و سال خورده ، من که پس از پدر عهده دارمخارج این عائله سنگین شده ام ، براى تأمین مخارج ، هر روز لب دریا مى آیم ، گاهى یک ماهى و زمانى دو ماهى صید مى کنم و با زحمت و دشوارى مخارج سنگین این خانواده یتیم را به دوش مى کشم . شاه گفت : علاقه دارى امروز در صید ماهى با هم شرکت کنیم ؟ جوان گفت :آرى . شاه گفت : دام صیادى را به نام شریکت از آب بیرون آور . جوان اندکى صبر کرد و سپس بندهاى دام را گرفت تا آن را از آب بیرون آورد ولى نتوانست ، شاه و یارانش براى بیرون کشیدن دام به او کمک دادند ، چون آن را از آب بیرون کشیدند ، ماهى فراوانى در آن بود .سلطان ، پس از بازگشتن به دربار ، دنبال شریکش فرستاد ، وقتى او را به حضور محمود غزنوى آوردند وى را کنار دست خود بر مسند نشاند و از او تفقد و دلجویى کرد . هرکس مى گفت : شاها این گداست و جاى او مسند شاهى نیست ; پاسخ مى داد : هرچه هست شریک ماست و باید او هم از هر چه ما در اختیار داریم بهره مند شود .آرى ، جایى که نظر شاه مجازى ، انسان را اینگونه رشد و ترقى دهد و نابسامانى اش را به سامان برساند ، نظر شاه حقیقى که اوصاف کمالش بى نهایت و خزائن لطفش بى پایان است ، با انسانى نیازمند و فقیر ، و تهى دستى محتاج که براى تأمین کمبودهاى مادى و معنوى اش رو به حضرتش آورده چه مى کند ؟!نظر رحمت حق نظرى است که پرتو آن نوح و مؤمنان را از آن طوفان عظیم رهانید ، و چوب خشکى را در دست موسى براى از میان بردن سطوت فرعون تبدیل به اژدها کرد ، و بنى اسرائیل را از میان امواج آب خروشان رود نیل به ساحل نجات رسانید ، و ایّوب را از دریاى بلا و مصیبت نجات داد و یوسف را از قعر چاه تاریک به تخت عزیزى مصر نشانید و . . . 

برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان


88/4/25::: 12:4 ص
نظر(8)
  
  

نماز

اقامه نماز علاوه بر تاثیراتی که بر روح و جان انسان دارد بر سلامتی انسان نیز تاثیر دارد که البته تاکنون در این حد کشف شده و قطعا تاثیرات نماز بیش از این حرف‎هاست.

نتایج تازه‌ترین تحقیقات علمی نشان می‌دهد، خواندن نماز صبح،‌ بهترین شیوه‌ برای پیشگیری از بیماری‌های قلبی ـ عروقی است. بر اساس تحقیقات انجام شده از سوی مؤسسه‌ قلب و عروق اردن، خواب طولانی مدت در طول شبانه‌روز‌، مهم‌ترین عامل ابتلا به بیماری‌های قلبی است. این تحقیقات نشان می‌دهد اگر فردی به مدت طولانی بخوابد، ضربان قلب او به پنجاه بار در دقیقه کاهش می‌یابد که این امر، منجر به کندی گردش خون در سرخرگ‌ها و سرانجام، انسداد رگ‌ها شده و حملات قلبی عروقی را به‌ دنبال خواهد داشت.

این تحقیق همچنین بر ضرورت حداقل پانزده دقیقه تحرک بدنی پس از چند ساعت خواب تأکید می‌کند. در نتایج این تحقیق با بیان این که ادای نماز صبح برای این امر کافی است، به سلامت قلبی مسلمانانی که صبح زود بیدار شده و برای انجام فریضه‌ نماز به مسجد می‌روند، اشاره شده و آمده است: اگر این عمل در مسجد و یا به ‌صورت گروهی انجام شود، نتیجه‌ بهتری خواهد داشت.

 

برگرفته از خبرگزاری قرآنی ایران


88/3/31::: 7:58 ع
نظر(2)
  
  

shahid

شهید مهدی باکری می گوید :

ای عزیزان بدانید ، ماندنمان در گرو رفتنمان است


  
  

علی علیه السلام می‌فرماید: در آن هنگام - که با یتیمان فاطمه در گریه و اندوهشان همراه بودم - خدای را شاهد می‌گیرم که فاطمه نیز شروع به ناله و آه نموده و دست‌های خویش را از کفن بیرون آورده و دو پسر خویش را مدتی به خویش چسبانید.»(2) «این منظره برای اهل آسمان نیز که چشمانشان متوجه و خیره به آن نقطه از منزل علی علیه السلام گردیده بود سخت تکان دهنده بود پس تعجبی ندارد فرشتگان نیز ضجه زنند و با اهل آن خانه در گریه همراهی نمایند. و مانعی نیز نخواهد داشت که علی علیه السلام صدای یکی از آنان را بشنود که ندا می‌دهد: یا علی! آن دو را از روی بدن مادر بلند کن چرا که فرشتگان آسمان را به گریه انداختند. حبیب و دوست یعنی خداوند، مشتاق حبیبه خود فاطمه زهراست. امام پیش آمد تا دو طفل خود را از سینه مادر بلند کند در حالی که از دو چشم او اشک به شدت می‌بارید.»

... شب به نیمه نزدیک می‌شود. علی علیه السلام به آسمان می‌نگرد. مبادا سپیده سر زند و وصیت زهرا سلام الله علیها که فرموده بود: «وصیت می‌کنم ترا  که نگذاری  بر جنازه من حاضر شوند یکی از آنهایی که بر من ستم کردند و حق مرا گرفتند؛ چه ایشان دشمن من و دشمن رسول خدایند و نگذاری که احدی از ایشان و اتباع ایشان بر من نماز کنند و مرا در شب دفن کنی در وقتی که دیده‌ها در خواب باشد.»

حضرت زهرا

... اینک قبر آماده است. ولی کدام دست را یارای آن است که خورشید را در دل زمین پنهان کند؟! علی علیه السلام هم که باشی؛ باز در این کار سترگ از یاری دیگران گریزی نخواهی داشت!! جمعی از اصحاب به یاری شما می‌آیند و آن پیکر نحیف و لاغر را نزدیک قبر می‌برند. علی علیه السلام خود داخل قبر می‌شود. با دستانی لرزان و قلبی اندوهناک، پیکر زهرا سلام الله علیها را می‌گیرد تا در گودال قبر قرار دهد. «ابن شهر آشوب و دیگران روایت کرده‌اند که چون آن حضرت را خواستند که در قبر گذارند دو دست از میان قبر پیدا شد شبیه به دست‌های رسول خدا صلی الله علیه و آله و آن حضرت را گرفت و به قبر برد.»(6) و علی علیه السلام به نجوا پرداخت: «ای زمین امانت خود را به تو سپردم، این دخت رسول خداست، بسم الله الرحمن الرحیم. بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله. ای صدیقه تو را به کسی تسلیم کردم که از من به تو سزاوارتر و شایسته‌تر است، و راضی شدم برای تو آنچه را که خدای تعالی برای تو راضی شود.»

حضرت زهرا

 آنگاه خشت‌ها را چید و از قبر خارج شد. قبری که محبوب‌ترین خلق خدا را بدان سپرده بود. قبری که شبیه‌ترین خلق خدا از حیث سیما و رفتار به رسول الله در آن خفته بود. قبری که پیکر بهترین حامی و یاورش را در بر گرفته بود. ولی اگرچه جسمش از آن گودال بیرون آمد ولی یقیناً دل و جانش هنوز در کنار زهرا سلام الله علیها بود.

در خانه گلین و محقر علی علیه السلام بساط سوگواری رونقی دو چندان دارد!! علی با قلبی آکنده از اندوه، خاطرات روزهای با زهرا بودن را از نظر می‌گذراند و غریبانه می‌گرید. گاه گذشته را می‌کاود و گاه چشم دل به آینده خیره می‌کند. آینده‌ای که باید بی حضور زهرا از میان «حوادث»، ناچار عبور کند. علی خود مرد حماسه‌ها و حادثه‌هاست. مرد لیلة المبیت و لیلة الهریر، مرد یوم البدر و یوم الاحد، مرد خندق و خیبر و صدها حادثه کوچک و بزرگ دیگر، ولی آنچه او را در این حوادث استوار می‌داشت، دو چیز بود؛ یکی ایمان بی چون و یقین متقن به هستی‌بخش یکتا و دیگر حضور پر طراوت و با صلابت رسول الله صلی الله علیه و آله، که به او و دیگر مؤمنان قوت قلب می‌بخشید.

آنگاه که رسول گرامی صلی الله علیه و آله رحلت فرمود، حضور زهرا سلام الله علیها که خلقاً و خلقاً شباهتی تام به پدر داشت برای او موجب تسلای دل بود و قوت قلب، ولی این که از آن همراه همدل، تنها جسم بی روحی باقی مانده که آن نیز تا ساعتی دیگر در دل تیره خاک مأوا می‌گیرد و این چنین است که در مدینه امشب، هیچ دل و جانی را محزون‌تر از علی نخواهی یافت.


88/3/6::: 11:52 ع
نظر(2)
  
  
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ اما من وا مانده این عالم خاکی باز هم جا ماندم . میخانه را نبستند جام مرا شکستند ...
+ بهره ما از ماه رجب چیست ؟
+ در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی وحق تعالی را میزبان! همه غصه ها می رودچون هزارغصه به دل میزبان است که دل میهمان از یکی از آنها خبر نداردهزار غم به دل صاحبخانه است که یکی به دل مهمان راه ندارد http://tabehesht.parsiblog.com