پس از روزهایی که قرار بود عملیات خرمشهر انجام شود، طرح عملیات به این صورت شد که از آبادان به سمت خرمشهر نیرو بیاید، قرارگاه فتح، خرمشهر را محاصره کند و قرارگاه فجر، عرایض را تأمین کند و قرارگاه نصر، در امتداد دژ پایین بیاید و منطقه اروندرود را تأمین کند.
نکته ای که وجود داشت و از نظر نظامی حدس زده می شد، این بود که عراق در سه کیلومتری شلمچه - که ما هستیم - هیچگونه ضدحمله ای انجام نمیدهد و خیلی راحت رفت و آمد میکند و اهمیت زیادی به رفت و آمدها نمی دهد، تخمین زده می شد که عراق اقدام به احداث پلی روی اروندرود کرده، طول و عرض آن هم زیاد است،... ادامه مطلب...
چه روز باشکوهی است سوم خرداد، روزها و شبهای منتهی به آن، سراسر خاطره و نیایش است و چه باشکوه که نخلها همچنان ایستادهاند. نخلها هنوز ایستادهاند تا مقاومت را به رخ تاریخ بکشند، کارون همچنان جریان دارد تا رفتن و پیوستن را متجلی سازد.
نخلها هنوز ایستادهاند تا ما بدانیم مردان و زنان این سرزمین چگونه از خود عبور کردند...
نخلها بیدارند و از راز و رمز شب، سنگر و سکوت و ستاره میگویند، نخلها ایستادهاند، خدایا ! فردا چه خواهد شد...
خدایا چه میشود اگر خورشید بر سرزمین طلایی "خرمشهر" فرود آید و بر دستان زنان و مردانش بوسه زند، سزاوارست اگر ماه بر پیشانی این سرزمین سجده کند.
خدایا سزاوارست اگر ستارهها یکی یکی بر زمین آیند تا در برابر عظمت فرزندان این خاک کرنش کنند.ادامه مطلب...
*حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود*
*خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود*
*ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه*
*گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود*
*این ایام را به تمامی شیعیان جهان تسلیت می گویم*
سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری را گرامی می داریم
نماز شب استاد از زبان مقام معظم رهبری
ایشان هنگامی که به مشهد آمدند گاهی اوقات به منزل ما وارد می شدند البته ایشان در مشهد آشنا داشتند و جا و مکان هم داشتند منتهی به خاطر علاقه ای که من به ایشان داشتم و خودشان هم این علاقه را می دانستند مستقیما به منزل ما می آمدند.اطاقی که ایشان شبها می خوابیدند با یک در فاصله داشت با اطاقی که من شب می خوابیدم ایشان همیشه وقت خواب مقید بود به خواندن قرآن نیمه شب، صدای ایشان را شنیدم که در هنگام تهجد و نماز شب خواندن گریه می کردند. البته نماز شب خوان زیاد داریم. اما نماز شب خوانی که در آن نیمه شب با آن حال اشک بریزد و گریه کند کم داریم. بعدها از دوستان قدیمی ایشان مثل آقای منتظری و دیگران شنیدیم که ایشان از همان زمان طلبگی هم نماز شب می خوانده و اهل تهجد بوده اند.
منبع : سایت شهید آوینی
یکی از دوستان شیخ نقل میکند که: همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وارد میشد به زیارت اهل قبور میرفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم، شیخ گفت:
« السلام علیک یا أبا عبدالله (علیه السلام) »
چند قدم جلوتر رفتیم فرمود:
« بویی به مشامتان نمیرسد؟ »
گفتیم: نه! چه بویی؟
فرمود:
« بوی سیب سرخ استشمام نمیکنید؟ »
گفتیم: نه!
قدری جلوتر آمدیم به مسؤول قبرستان رسیدیم، جناب شیخ از او پرسید:
« امروز کسی را اینجا دفن کردهاند؟ »
او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کردهاند و ما را سر قبر تازهای برد. در آن جا همه ما بوی سیب سرخ را استشمام کردیم. پرسیدم این چه بویی است؟
شیخ فرمود:
« وقتی که این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس سید الشهدا(ع) تشریف آوردند این جا و به واسطه این شخص عذاب از اهل قبرستان برداشته شد. » کیمیای محبت
ولی خدا جناب حاج محمد رضا الطافی نشاط می فرمایند:
برخی از حیوانات را صبح در بیابان ول می کنند، عصر که شد خودشان بر می گردند خانه صاحبشان. ما هم که انسانیم لااقل باید مثل این حیوانات باشیم.در محضر حضرت آیت الله بهاءالدینی(ره)
برکات خدا زیاد است. در این جهان همه چیز هست و هرکس به حسب همّت خودش از آن استفاده میکند. یکی به اقتصاد میرسد و میگوید: کار درست است، بعضی به مقداری معلومات میرسند، میگویند: کار تمام است و ما از رفقا جلوتر هستیم. و این اشتباه انسان است. اگر میخواهید مقایسه کنید؛ با تمام بشر مقایسه کنید که نسبت به آنها صفر هستید. همّت عالی برای انسان مؤثر است و انسان را به چیزهای کم و علم ناچیز قانع نمیکند و موقعیت بلندی در دنیا و آخرت نصیب او میشود. این دنیا که تمام شد، تازه اول کار انسان است. او را رها نمیکنند. انسان وقتی از دنیا میرود یا ظلمت محض است و یا موجود نورانی. اگر انسان نورانی باشد من احتمال میدهم یکی از سَترهای بشر در آن نشئه نور است. نور به طوری او را احاطه میکند که خود نور، ساتر معایب او باشد. و اگر موجود ظلمانی باشد، عریان است و خودش خجالت میکشد.