لبخند «آقا» یک دنیا میارزد
حالا پنج مدال طلای جهان را دارد. هر چند هنوز جای خالی مدال المپیک در ویترین افتخاراتش توی ذوق میزند. اما هرگز چهره یک شکست خورده در بزرگترین رویداد ورزشی جهان را ندارد. حمید سوریان، قهرمان پنج دوره رقابتهای جهانی کشتی فرنگی اینقدر محکم و قاطعانه حرف میزند که شاید نه ما که بقیه آنهایی هم که تاکنون مقابلش نشستهاند به ناچار سکوت میکنند تا ژنرال پنج ستاره کشتی فرنگی دنیا صحبت کند، از اندیشههایش بگوید، از هدفش و حتی از هم تیمیهایش دفاع کند و شما کدام قهرمان ملی را سراغ دارید که بگوید: « برای من از همه چیز مهمتر دیدن لبخند رضایت آقاست» و هر کاری میکنم تا این لبخند را روی لبانش بنشانم، اینقدر متین و خوب حرف میزند که طالب نعمتپور تا وقتی چیزی از او پرسیده نشود لب باز نکند و چیزی نگوید، نعمتپوری که به مسکو رفت و کشتی نگرفت، کشتی نگرفت تا دفاع کرده باشد از آرمان ملتی مظلوم و تحت ستم، جوان و نجیب و سر به زیر کشتی فرنگی. زیاد حرف نزد و همه را محول کرده به سوریان تا او زبان گویای تمام کشتی فرنگی باشد.ادامه مطلب...
در سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی ، برخی از بازماندگان گروه «فداییان اسلام» دست به تأسیس تشکیلاتی با همان اسم و نمادهای آن زدند. در رأس این تشکیلات ، معمولاً دوستان و نزدیکان شهید نواب صفوی قرار داشتند اما هیچ کدام موفق به احیای مجدد آن گروه مجاهد و تأثیر گذار نشدند و بسیار زود از بین رفتند. تنها یکی از این گروه ها به دلیل پیوندی که میان خود و دفاع مقدس برقرار نمود و تأثیرات قابل توجهی که در مسیر جنگ گذاشت توانست بیشتر عمر کند.
این گروه با اعزام نیروهای داوطلب به جبهه های جنگ ، آن هم در روزهایی که هیچ سازمان و نهادی متولی اعزام نیرو های مردمی به جبهه نبود ، توانست در میان انقلابیون محبوبیت فراوانی کسب کند. گرچه این گروه نیز با تأسیس سپاه پاسداران و بسیج مستضعفین ، به سرعت در آن ها حل شد اما نامش در تاریخ دفاع مقدس جاودانه شد.
در زیر تصاویری از کارت عضویت این گروه را می بینید که متعلق است به حاج حسین بصیر ، سرداری که چند سال بعد از علمداران لشکر 25 کربلا شد.
او با معرفی شهید سید مجتبی هاشمی ، فرمانده نظامی فداییان اسلام در جبهه های جنوب ، به عضویت این گروه درآمد.
توصیه های مندرج در پشت این کارت که با توجه به فضای سال های آغازین انقلاب تنظیم شده است بسیار تأثیر گذار است.
کارت عضویت در گروه فداییان اسلام جهت حضور در جبهه های جنگ تحمیلی
منبع : تبیان
ما نباختیم، چون پشیمان نیستیم، و پشیمان نیستیم چون نباختیم.
ما بردیم، چون دفاع کردیم، و دفاع کردیم چون مَردیم.
ما جنگیدیم چونغیرتمندیم؛ و غیرتمندیم چون مسلمانیم.
ما نباختیم، چون پشیمان نیستیم، و پشیمان نیستیم چون نباختیم.
ما بردیم، چون دفاع کردیم، و دفاع کردیم چون مَردیم.
ما جنگیدیم چونغیرتمندیم؛ و غیرتمندیم چون مسلمانیم.
کوه ها بر گام هامان به سجده نشستند، و آسمان ها بر سجودمان غبطهخوردند.
تیغها از حنجرههامان گریزان بودند، و حنجرههامان تشنه خونحیات.
قلب هامان در حسرت دیدار گلوله میسوخت، و انفجار، آرزو به دل ازگریز ما.
ما با «مین»ها هم خانه بودیم و بر سفره «تخریب» تناول میکردیم.
دود و خاکستر، سایهبان مان بود و آتش، گرمای وجودمان.
زمین که میخوردیم، آسمان میشکست، و بر هوا که میرفتیم، زمینیان غبطه میخوردند.
سرهامان با سربند نسبت نزدیک داشتند، و سربندها با قناصه،احوالپرسی میکردند.
لب هامان با خنده بیشتر مأنوس بود، و اشک هامانجاری چشم های پاکمان.
پوتین که بر پای میکردیم، زمین را از زیارت گام هامان محروممیساختیم، و کلاهخود را که بر سر میگذاشتیم، خورشید از نتابیدنش برخود میلرزید.
پس:
بیاییم به شهدا فخر نفروشیم.
بیاییم غبطه جنگ ندیدهها رانپسندیم.
بیاییم و برادری جبههها را به شهرها سرایت دهیم.
بیاییم و خدای حاکم بر جبهه را با شهریها مأنوس سازیم.
بیاییمیک بار دیگر خود را بیازماییم. حرمت گُل ها را پاس بداریم. سبزهها را لگدنکنیم. قرار نیست همه گیاهان گل بدهند. انتظار بیجا نداشته باشیم. هرگلی بویی دارد، همه را به یک چشم زیارت نکنیم.
ما که:
هر روز به گل ها سلام میکردیم، چرا امروز از احوالپرسی غنچهها دریغداریم؟
هر شام با تبسم شیرین زندگی میخفتیم، امروز با حسرت گذشته دل را چرکین میکنیم؟
هر ظهر، میهمان قنوت دست هامان بودیم، امروزسفرة مادیت را بهتر میشناسیم؟
هر روز هنگام غروب، دل به دریایبیکران آسمان میسپردیم و روح را جلا میدادیم، امروز از لطافت خلقت وجلال و جمال خالق غافلیم؟
بیا تا:
یک بار دیر به روزهای نه چندان دور بر گردیم.
یک بار دیگر در قنوتنمازهامان به پرواز در آییم.
یک بار دیگر به همسایگان خود، تبسم زندگیبسیجی هدیه دهیم.
یک بار دیگر به صفر کیلومترها و تازه واردها به دیده احترام بنگریم.
یک بار دیگر هجوم بریم و ما زودتر ظرف های تبرکی را شستشو دهیم و همچنان در سلام کردن بر دیگران پیشی گیریم.
مگر چند سال گذشته؟ کوه که به این سرعت چهره عوض نمیکند.
هر چقدر هم که سیلاب و طوفان سنگین باشد! حمید داودآبادی
فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!
شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
به آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !!
بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى :
به آسمان رود و کار آفتاب کندادامه مطلب...
کجایند کسانی که حوادث جنایتکارانه جهان را نمی بینند و ستمهای همواره و هر روزه در جهان را هیچ می پندارند و سکوت مرگبار، دهانشان را ممهور کرده است و اینک میداندار فتنه ای دیگر در جهان شده اند ؟
انا لله و انا الیه راجعون
در این مصیبت جانگداز ، باید چشم ها ، خون بگرید ، چرا که منشور جاوید انسانیت و لوح ماندگار شرافت، و قاموس کرامت ، بدست انسان نماهای پیرو ابلیس ، زبانه می کشد ، پس تا روز از پی شب می آید، باید در این مصیبت جانکاه ، گریبان چاک داد و سر بر محمل به لطم نیلی ساخت و اشک ماتم ریخت و با اندوه هم خانه شد
هم زمان با مراسم نهمین سالگرد حملات 11 سپتامبر، صدها تن از موافقان و مخالفان بنای مرکز اسلامی، در نیویورک تظاهرات جداگانه ای برگزار کردند. گروهی با تفکرات ضد اسلامی در مقابل کاخ سفید تجمع کردند و رئیس این گروه یک نسخه از قرآن کریم را آتش زد.ادامه مطلب...
سی شب به تو التماس کردم
این لحظه جواب طالب ام من
خواهی بنواز و خواه رد کن
احسان و عتاب طالب ام من
از کوی تو بوی عطر امد
برخیز که عید فطر امد
امشب که منم فتاده عشق
ساغر بزند ز باده عشق
خطی تو بیا بخوان برایم
از نامه سرگشاده عشق
ان نامه که دادی از برایم
با مطلع بی فتاده عشق
گفتی که سحر بیا به کویم
ای خسته ز سیر جاده عشق
مائیم ولی تو مخور غم
ای بنده خانزاده عشق
تا یار ز در نیاید امشب
ای کاش سحر نیاید امشب
بیرون نروم زمیهمانی
تا یار ز در نیاید امشب
امضا نشود کتاب ما تا
از یار خبر نیاید امشب
این سی شب و روز ما نیرزد
تا او به نظر نیاید امشب
در دام فراغ جان سپارم
آن ماه اگر نیاید امشب
خواهم ملکت شوم نگارا
گرد فدکت شوم نگارا
کی گل کنی ای شقایق عشق؟
تا شاپرکت شوم نگارا
بر دوش نسیم صبحگاهی
چون قاصدکت شوم نگارا
هنگام نماز عید بند
تحت الهنکت شوم نگارا
بر گرد حریم تو به پرواز
مثل ملکت شوم نگارا
امسال به قیمتم بیفزای
بر عشق و ارادتم بیفزای
جبرئیل گسیل خدمتم کن
بر شوق ولایتم بیافزای
پر سوخته از شرار عشقم
سوزی به حرارتم بیفزای
انفاس مرا محمدی کن
بر بار رسالتم بیفزای
از نور علی منورم کن
بر نور هدایتم بیفزای
هو کش که ترانه ای بسازم
از ناله زبانه ای بسازم
در دوره پر فراق عصیان
با اشک شبانه ای بسازم
ای دوست کنار خانه تو
اذنم بده خانه ای بسازم
بر بام حریم عشقت ای یار
بگذار که لانه ای بسازم
یک بوسه دهی اگر بر این دل
باران ز زمانه ای بسازم
از کوی تو بوی عطر امد
برخیز که عید فطر امد.
پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر ، عید مهربانی را به محضر آقامون حضرت ولیعصر (عج) و نایب برحقش حضرت امام خامنه ای و بر تمامی مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
روز قدس
ابتکار امام خمینی در معرفی آخرین جمعه ی ماه مبارک رمضان به عنوان "روز قدس" شجره ی
طیبه ای بود که میوه های مبارک آن روز افزون است و هرساله از آغاز ماه مبارک ، رژیم اشغالگر قدس را
به وحشت می اندازد. امسال توطئه ای جدید را برای خنثی کردن عظمت این روز تدارک دیده اند وآن
ایجاد تفرقه و اختلاف در میان امت اسلامی بویژه ملت ایران است که کانون اصلی و پایه گذار این اقدام
وحدت آفرین و ظلم ستیز است.
" روز قدس" همجوار "شب قدر" است ، این سخن از امام امت رضوانالله علیه است که در ادامه
فرمودند در روز قدس مقدرات خلق توسط خداوند برنامه ریزی می شود ودر روز قدس خلق باید مقدرات
خود را به دست گیرد.، شب قدر از هزار ماه بالاتر است و روز قدس از دهها سال کفار و منافقین .
با این حساب شب قدر شب خود سازی و روز قدس روز دشمن ستیزی است .، همان تعبیر زاهد
شب و شیر روز.
قدس یعنی نبودن ظلم و لذا روز قدس روزی است که ظلمی در عالم نباشد. چه در فلسطین و چه در
جاهای دیگر.
امید است این روز را مستضعفان جهان بویژه مسلمانان با شکوه برگزار کنند، از خدا مهربان این مهم را
می طلبیم .