یکی از دوستان شیخ نقل میکند که: همراه ایشان به کاشان رفتیم. عادت شیخ این بود که هر جا وارد میشد به زیارت اهل قبور میرفت. هنگامی که وارد قبرستان کاشان شدیم، شیخ گفت:
« السلام علیک یا أبا عبدالله (علیه السلام) »
چند قدم جلوتر رفتیم فرمود:
« بویی به مشامتان نمیرسد؟ »
گفتیم: نه! چه بویی؟
فرمود:
« بوی سیب سرخ استشمام نمیکنید؟ »
گفتیم: نه!
قدری جلوتر آمدیم به مسؤول قبرستان رسیدیم، جناب شیخ از او پرسید:
« امروز کسی را اینجا دفن کردهاند؟ »
او پاسخ داد: پیش پای شما فردی را دفن کردهاند و ما را سر قبر تازهای برد. در آن جا همه ما بوی سیب سرخ را استشمام کردیم. پرسیدم این چه بویی است؟
شیخ فرمود:
« وقتی که این بنده خدا را در این جا دفن کردند، وجود مقدس سید الشهدا(ع) تشریف آوردند این جا و به واسطه این شخص عذاب از اهل قبرستان برداشته شد. » کیمیای محبت
ولی خدا جناب حاج محمد رضا الطافی نشاط می فرمایند:
برخی از حیوانات را صبح در بیابان ول می کنند، عصر که شد خودشان بر می گردند خانه صاحبشان. ما هم که انسانیم لااقل باید مثل این حیوانات باشیم.در محضر حضرت آیت الله بهاءالدینی(ره)
برکات خدا زیاد است. در این جهان همه چیز هست و هرکس به حسب همّت خودش از آن استفاده میکند. یکی به اقتصاد میرسد و میگوید: کار درست است، بعضی به مقداری معلومات میرسند، میگویند: کار تمام است و ما از رفقا جلوتر هستیم. و این اشتباه انسان است. اگر میخواهید مقایسه کنید؛ با تمام بشر مقایسه کنید که نسبت به آنها صفر هستید. همّت عالی برای انسان مؤثر است و انسان را به چیزهای کم و علم ناچیز قانع نمیکند و موقعیت بلندی در دنیا و آخرت نصیب او میشود. این دنیا که تمام شد، تازه اول کار انسان است. او را رها نمیکنند. انسان وقتی از دنیا میرود یا ظلمت محض است و یا موجود نورانی. اگر انسان نورانی باشد من احتمال میدهم یکی از سَترهای بشر در آن نشئه نور است. نور به طوری او را احاطه میکند که خود نور، ساتر معایب او باشد. و اگر موجود ظلمانی باشد، عریان است و خودش خجالت میکشد.
گمنام سال 61 داری؟
کلیپی از شهدای گمنام و مادران و فرزندان داغدار.حتما ببینید...
منبع : سایت نت ایران
آیت الله علی آقا قاضی طباطبایی می فرمایند :
چنان نماز کنید که اگر کسی با شما حرف زد متوجه نشوید ...