سلام
همیشه گفتم که بحث خداحافظی نزنیم...
چون خداحافظی بین ما آدمها معنی نداره...
چون این دنیا اینقده کوچیکه که حتی اگه بخواهیم از هم فرار کنیم بازم ممکنه همدیگه رو پیدا کنیم
این بار داریم با یه عزیزی خداحافظی می کنیم که میشه گفت شاید دیگه تو عمرمون نبینیمش
عزیزی که خودش ما رو دعوت کرد اما دیر قدرشو فهمیدیم
فقط در همین حد فهمیدیم که الان باید خداحافظی کرد ... بله
ای ماه رحمت حق ... با رافت حق ...به دل صفا دادی
قلب شکسته ما ... خسته ما ... شفا شفا دادی
شود تو را آیا ... دوباره من بینم ؟
به وصف دل جویم ... دوباره بنشینم ؟
ای ماه خوب صیام ...ماه قیام ...مرا شفاعت کن
بی تو من خون جگرم .. این چشم ترم ... نظر به حالم کن
خدانگهدارت ، خدانگهدارت ، خدانگهدارت
یادش بخیر اول ماه رمضونی چقدر به خودم قول داده بودم...چقدر خیر سرم برنامه ریزی کرده بودم
گفته بودم مثلا بچه خوبی میشم و امسال سحرها هر روز دعای سحر میخونم
گفته بودم مثلا بچه خوبی میشم و شب ها باهات راز و نیاز بکنم
گفته بودم مثلا بیشتر یاد تو باشم
گفته بودم مثلاکلی قرآن بخونم
گفته بودم مثل بچه آدم ، حرفاتو گوش کنم و بهش عمل کنم
اما باز نشد......یعنی هیچ وقت مثله اینکه قرار نیست بشه
باز رفت تا یه سال دیگه
اگه زنده موندم
اگه سلامت و تندرست باشم
اگه راه رو گم نکرده باشم
اگه تو شب قدر تو اون لوح محفوظت نوشته باشی که باشم یا نه
پس فعلا
خداحافظ دعای سحر
خداحافظ ندای ربنا
خداحافظ سفره افطاری و دعای مستجاب
خداحافظ ماهی که سحری بیدارمون میکردی تا لاقل نماز صبح را سر جاش بخونیم
خداحافظ ماهی که بوی مهربونیتت همه جا رو گرفته بود
خداحافظ ماهی که نفس کشیدن توش عبادت بود
خداحافظ ماهی که برامون جود و فضل و کرم خدا رو ثابت کردی ...
یعنی گفتی حتی خوابمون در این ماه حکم عبادت رو داره
خداحافظ ماهی که به زور هم شده ، یه چیزهایی بهمون دادی تا دست خالی از این مهمانی خارج نشیم
خداحافظ ماهی که شیطان را هم در غل و زنجیر کرده بودی تا راحت تر بتونیم خودمون رو از منجلاب گناه نجات بدیم
خداحافظ امضای قشنگ:
اللهم طهر قلبی من النفاق ، و عملی من الریا ، و لسانی من الکذب و عینی من الخیانه
خدایا قلبم را از نفاق ، عملم را از ریا ، زبانم را از کذب و دروغ ، و چشمم رو از خیانت پاک کن
یه چیزی:
شما با رمضان عزیز و خوب کاری ندارید؟ خداحافظی نمی کنید؟
پس زود باشید ساعات آخرشه هااا...داره میره هاااا
داره سفره اش رو جمع میکنه هاااا
یا علی
اللهم طهر قلبی من النفاق ، و عملی من الریا ، و لسانی من الکذب و عینی من الخیانه
خدایا قلبم را از نفاق ، عملم را از ریا ، زبانم را از کذب و دروغ ، و چشمم رو از خیانت پاک کن
تبیان
شب قدر، شبی است که باید در عاشقی ثابت قدم بود. در طلب کوشید و بیدار ماند و دیدار جُست و به نیایش پرداخت. شب قدر، شبی است که باید به نیازمندان رسید و دانایی طلبید. شب قدر، شبی است که باید به یاد روی آن محبوب عزیز، آن یار پنهان رخسار، عاشقانه نالید و دیدار روی او را از خدا طلبید.
شب قدر، مهلتی است برای همه آنان که عمر خود را به بیراهه رفتهاند، تا لحظهای به خود آیند و اندیشه کنند در اینکه چیستند، کیستند، از کجا آمدهاند و به کجا میروند، و تا فرصت باقی است، به جبران گذشتهها بپردازند .
منبع : سایت تبیان (ویژه نامه شبهای قدر)
حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالله جوادی آملی در مورد رقّت قلب می فرمایند :
ممکن است کسی بگوید من در مدت عمرم یک گوسفند را سر نبریده ام یا مرغی را ندیده ام که سر ببرند ، این رقّت قلب نیست بلکه ضعف نفس است . زیرا همین شخص که می گوید من تحمل دیدن گوسفند ذبح شده را ندارم وقتی کباب گوسفند را می خورد و بوی کباب به مشام فقرا می رسد بی خیال است و قلبش تکان نمی خورد و به فکر آنها نیست . رقّت قلب و عاطفه از فضائل انسانی است در حالی که ضعف نفس فضیلت نیست . رقیق القلب بودن این است که انسان وقتی فقیری را دید واقعا متأثر بشود ، از قیامت و دوزخ که گفته می شود ، از نا بسامانی وضع یک عده ای واقعا متأثر بشود ، این را می گویند رقّت قلب . راه رقّت قلب هم گناه نکردن است .