سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ با غیرت است و هر باغیرتی را دوست دارد و به سبب غیرتش بود که همه کارهای زشت را، چه نهان و چه آشکار، حرام کرده است. [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :25
بازدید دیروز :27
کل بازدید :496848
تعداد کل یاداشته ها : 243
103/1/30
4:32 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
فواد[114]
در باغ شهادت را نبسته اند. کلیدش را هم کسی نشکسته است. جنگ همان جنگ است. از آغاز تاریخ تا پایان آن همواره نزاعی بین حق و باطل وجود داشته و خواهد داشت. جنگ ادامه دارد. تنها این مختصات جنگ است که تغییر می کند و این ماییم که باید زمین جدید بازی را خوب بشناسیم. باید جبهه ها را پیدا کنیم. سکوت در این میدان جایز نیست. نشستن به منزله همراهی با دشمن است. باید برخیزیم. زمانی کشور به کسانی نیاز داشت که سلاح بر دوش بگیرند. امروز به کسانی نیاز دارد که تولید علم را کلید بزنند؛ به کسانی که مقابل منافقان داخلی بایستند؛ به کسانی که مقابل اندیشه های فاسد وارداتی قد علم کنند؛ به کسانی که از گفتمان انقلاب دفاع کنند؛ به کسانی که نرم افزار انقلاب را تدوین کنند؛ به کسانی که مقابل انقلابیون شرمنده بایستند؛ به کسانی که حاضر باشند از خودشان عبور کنند؛ به کسانی که حاضر باشند هزینه بدهند؛ به کسانی که فقط با خدایشان معامله کنند.

خبر مایه
پیوند دوستان
 
همفکری عاشق آسمونی این راه بی نهایت وبلاگ گروهی فصل انتظار مکاشفه آخرالزمان و منتظران ظهور یک لحظه با یک طلبه! بتلیجه ● بندیر ● سجاده ای پر از یاس در کوی بی نشان ها د نـیـــای جـــوانـی ... حبل المتین ... نمازگذار جبهه وبلاگی غدیر ● رایحه ● جاکفشی عروج تخریبچی هیات محبان بقیةالله روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه شلمچه جاده خاطره ها .: شهر عشق :. نسیم قدسیان رنگارنگه یک فنجان شعر سلام شهدا سرافرازان یک ایحسب الانسان ان یترک سدی «نجوای شبانه» رند نور توشه آخرت نشانه ساحل نشین اشک بچّه شهید (به یاد شهدا) شهدای دفاع مقدس شهید قنبر امانی چفیه استشهادی خط سوم نگاه منتظر مرصاد صفحات خط خطی فرشتگان رنجور در حسرت شهادت قبیله ی زمین شریعت پاینده کلک بهار مهندسی متالورژِی فدایی سید علی از فرش تا عرش بر و بچه های ارزشی دوزخیان زمین شش گوشه نه آبی .. نه خاکی یا زهرا(س) یادگار آل یاسین نورهدایت امیدزهرا هامون و تفتان صبح دیگری در راه است .... شاهد کشکول سیب گلاب نسیم وحی عوامل پیشرفت ،راه‌های پیشرفت و موانع پیشرفت چیست ؟ عکس جالب مهدیار دات بسیجی کبوترانه من هیچم علوم قرآنی Quranic Sciences آفرینش قاضی مالخر خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا حزب اللهی مدرنیته گنجینه قصار خودت va خودم .: حرف دل :. کجایید ای شهیدان خدایی ● باد صبا ● سیب سرخ انتظار فوتوبلاگ وصال نشانه های ظهور موعود پرواز نیلوفرعاشق طلبه میلیونر حریم یاس یکدلی در سفر زندگی شهید امر به معروف زوبونی عشق حسین(ع) و در باره ی معصومین نیم پلاک یعنی شهید وبلاگ فرهنگی اجتماعی عاشورا وبلاگ ایران اسلام در گوشی با خدا مشهد وبلاگ خاطرات مخلصات سوخته دل با معرفت ترنم بهاری یادداشت پرس و جو حاج صالح رهپویان وصال تمنای وصال بیقرار ظهور امتداد استخاره با قرآن مداحی و مولودی پایگاه اطلاع رسانی استاد انصاریان تجلی اعظم شیعه نیوز شبهای پیشاور بهترین ها امام موسی صدر شهید چمران سایت اطلاع رسانی استاد مصباح یزدی گل گفته معبر خدای که به ما لبخند میزند بسیج . خودباوری . شکوفائی و نوآوری واحد106 لشگرامام حسین وبلاگ فرهنگی اجتماعی عاشورا گنجینه معرفت بی قرار سلام113 آفتاب مهربانی فرزند شهید بسیجی مردان بی ادعا بسم رب المهدی ما زنده ایم مبلّغ مجمع فرهنگی مذهبی بهشت نور .::: مجاهدین ولایت :::. شجره طیبه قدسیان شمیم رضوان نقطه رهایی رایحه وصال فاطمه برترین بانوی جهان ستاد یادواره شهدای ارسباران جهان شناسی رهرو شهیدان

این روزها کرمانشاه میزبان مهمانی است که هر میزبانی تمنای مهمانی‌اش را دارد؛ مهمانی که سراسر نور و از سلاله پاکی‌‌ها و فرزند زهراست، این روزها کرمانشاه میزبان آقاست ...

گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، هادی رهبر؛ استقبال چشمگیر مردم استان کرمانشاه از مقام معظم رهبری، استقبالی که باعث دلگرمی دوستان و برآشفتگی دشمنان این خاک شد؛ البته باید گفت از مردمی که از آزمون بزرگ جنگ تحمیلی سربلندانه و سرافرازانه عبور کرده اند و غیراز این هم انتظار نمی رفت.

مردمی که در زمان پاسداری از نظام اسلامی در خط مقدم مبارزه حضور داشتند و به این حضور همواره افتخار کرده اند؛ البته این واقعه درس بزرگ دیگری بود برای آنانکه شب و روز برای این مرز و بوم نقشه می کشند.
 این استقبال اثبات کرد که علقه و رابطه مقام معظم رهبری با مردم این دیار بس عمیق و ناگسستنی است، آن هم در تمام نسل ها چه آنهایی که گرد گذر ایام برسیمایشان نشسته است و چه آنهایی که طراوت و جوانی در چهره شان انسان را به وجد می آورد و اشک ها و لبخندها خود شاهدی است روشن بر این مدعا.
 البته نباید از نظر دور داشت که امید بسیاری از دشمنان این بود که استقبال چندان گرمی از معظم له صورت نگیرد آن هم به دلایلی چون عدم توجه جدی برخی مدیران اجرایی در رفع مشکلات و معضلات این استان که سبب آن شد تا قدری غبار محرومیت و عدم پیشرفت بر سیمای این استان بنشیند؛ اما تمام این امیدها نا امید شد همچنان که دو سال قبل تر از این مردم والا مقام و یکپارچه غیرت استان کردستان این دست امیدهای واهی را ناامید کردند.
 درس رفتار مردم این استان برای مدیران کم کار گذشته شرمندگی و برای مدیران فعلی انگیزه و تلنگری برای اقدامات مفید و موثر است.
 نکته دیگری که به نظر باید بدان دقت شود این است که یک سوی دیدارها و سفرهای معظم له سرزدن ها و و از نزدیک خبردارشدن ها و احوالپرسی ها و دلجویی ها و رسیدگی به امورها و... توسط ایشان است و سوی دیگر که باید بدان دقت شود آن است که معظم له با رفتارهایشان اشاراتی دارند و به تعبیری راه را نشان می دهند.
 به طور مثال چندسال پیش تر از این که تبلیغ سفر به کیش و قشم و دیگر اماکن از این دست به شدت زیاد شده بود و اکثر قریب به اتفاق رسانه های دیداری و شنیداری عقبه بوقچی این جریان بودند، معظم له با سفر به مناطق عملیاتی جنوب کشور تمام توجهات را را بدان سمت سوق دادند و نگاه دلسوزان نظام و یاران انقلاب را به آن سرزمین ها متوجه ساختند.
 سفر ایشان به کرمانشاه و همچنین سفر دو سال پیش ایشان به کردستان را نیز می توان از این دیدگاه مورد توجه قرار داد و می توان ادعا کرد که ایشان در چند سال اخیر اراده و عظمی جدی برای برطرف ساختن محرومیت از این استان ها دارند که این نکته جای دقت و توجه برای همه دلسوزان انقلاب و سربازان ولایت دارد که همگی باید در این مسیر گام بردارند با هرآن چیزی که از دستشان بر می آید.
البته وظیفه ای جدی و سنگین بر دوش مدیران در همه سطوح؛ از مدیران کشوری گرفته تا مدیران استانی و شهرستانی و... وظیفه ای در جهت رفع محرومیت ها و کم کاری های گذشته.

90/7/27::: 8:46 ع
نظر()
  
  

شهید سید جمال قریشی - قافله شهداء

 
قبلا (+) هم یادی از شهدای قریشی کرده بودم. خانواده ای در روستای برغان کرج که در مدت حدود یک سال، 4 فرزند خود رو تقدیم اسلام و انقلاب کرد. خاطره امروز راجع به یکی از همون شهداست...
قبل از یکی از عملیاتها، بچه های گردان علی اکبر(ع) میرن پیش رییس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا هم دیداری داشته باشند و هم روحیه ای بگیرن. تو مراسم هم سید جمال که هم مسئول تبلیغات گردان بوده و هم مداح اهل بیت(ع)، برنامه اجرا می کنه و جلوی حضرت آقا مرثیه سرایی می کنه که ایشون هم خیلی مورد تفقد قرار می ده سید جمال رو. موقع نماز وقتی حضرت آقا میان شروع کنن نماز رو سید جمال که قرار بود مکبر هم باشه شال سبزشو میندازه رو دوش آقا و میگه اینو می ذارم تا تبرک بشه و بعدا می برم تا ایشالله تو جبهه به آرزوم برسم و شهید بشم.
نماز که تموم میشه و میره شال رو بگیره آقا می فرمان که شما هم ساداتی و اگه مشکلی نداره این به عنوان تبرک پیش من بمونه که سید جمال قبول می کنه. بعدا هم حضرت آقا به برخی از دوستان تو لشگر می سپرن تا بیشتر هوای سید جمال رو داشته باشن و نذارن خط بره که حضورش برا بقیه رزمنده ها هم باعث دلگرمیه و قوت قلبه. اتفاقا تو عملیات هم تقریبا مواظب بودن که خط نره و تو عقبه بمونه. ولی تو شلوغی درگیری ها سید هم جلو می ره و به آرزوی دیرینش میرسه و به بردار شهیدش ملحق میشه.
تعریف میکنن بعدها که مجدد گردان میرن خدمت آقا و کسی دیگه بلند میشه مداحی می کنه آقا جویای احوال سید جمال میشه که بهشون میگن که سید شهید شده....
فرارزهایی از وصیتنامه شهید:
ای خدای بزرگ! خود می دانی که تنها آرزویم چیست. خدایا! دلم برای شهادت خیلی تنگ شده است. خدایا! برای من ننگ است که این همه شهدا را دیدم و بخواهم در بستر با مرگ طبیعی از دنیا بروم. برای من، خالقا! ننگ است که دوستانم، همرزمانم با فیض شهادت در صف انبیاء و شهدای کربلای حسین قرار بگیرند و من در بستر بمیرم. پدرجان! اگر برادرت و برادرزاده‌ات و دو فرزندت شهید شدند، مبادا اگر برادرانم خواستند به جبهه بروند مانع شوی، اگر تمام  فرزاندانت شهید شوند باید همه به جبهه بروند و اسلام را در تمامی دنیا سرافراز کنند.


90/7/17::: 10:28 ع
نظر()
  
  

سردار رضایار :در دوران دفاع مقدس ، بنده در سپاه اردبیل حضور داشتم و هر روز شاهد حضور بسیجیان کم سن و سالی بودم که پیش بنده می آمدند و خواستار رفتن به جبهه و مناطق عملیاتی بودند .یک روز نوجوانی کم سن و سال بنام مرحمت بالازاده پیشم آمد و گفت می خواهم به جبهه بروم و لطف کنید مرا هم اعزام کنید. خیلی هم پافشاری می کرد . بنده هم با توجه به کمی سن ایشان ، گفتم : 13 ساله ها نمی توانند به جبهه بروند !

  

 مرحمت هم خیلی غمگین و ناراحت رفت . مدتی پیدا نبود . به پدر و مادرش گفته بود کار مهمی پیش آمده که باید به تهران برود، اما نگفته بود، چه کاری؟
ادامه مطلب...

90/7/4::: 7:58 ع
نظر()
  
  

ستاد یادواره شهدای منطقه ارسباران در نظر دارد به منظور پاسداشت رشادت­ها و از جان گذشتگیهای شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، فراخوان وبلاگ نویسی در فضای مجازی (وبلاگ­ها) باعنوان «لاله های ارسباران» را برگزار نماید.

نظر به فرارسیدن اجلاسیه یادواره شهدای منطقه ارسباران ، ستاد یادواره در نظر دارد به منظور

پاسداشت رشادت­ها و از جان گذشتگیهای شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، فراخوان

وبلاگ نویسی در فضای مجازی (وبلاگ­ها) باعنوان «لاله های ارسباران» را با موضوعات ذیل برگزار

نماید. لذا از عموم علاقمندان و وبلاگ نویسان  جهت شرکت در این فراخوان دعوت به عمل می­آید.

کلیه شرکت کنندگان می­توانندمطالبشان را در وبلاگ شخصی خود از تاریخ 15/6/90 تا

حداکثر 20/7/90 آدرس وبلاگ و مشخصات خود را به سایت  shahid-arasbaran.ir  در

قسمت تماس با ما معرفی نمایند. توضیح : از کلیه علاقمندان به شرکت در این مسابقه

 خواهشمند است پس از ثبت نام ، آدرس سایت ستاد یادواره شهدای منطقه ارسباران را

در وبلاگ خودشان لینک نمایند .
 

محورها و موضوعات مسابقه وبلاگ نویسی « لاله های ارسباران »
1-      شهداء ، دفاع مقدس و  بیداری اسلامی.
2-     شهداء و الگو گیری از نهضت سرخ عاشورا.
3-     شهداء و عمل به تکلیف ( لحظه شناسی ).
4-     شهداء و بصیرت.
5-     شهداء و ولایت پذیری.
نکته :‌مطالب و مقالاتی که حول محورهای فوق در وبلاگ ها ثبت و منتشر شده باشد ، پس از بررسی ، جوایزی به نفرات برگزیده اهداء‌ خواهد شد.


  
  

شهید موحد دانش: شهید عزادار نمی‌خواهد، رهرو می‌خواهد

 

 

برادران عزیز، برادری داشتم  که در راه خدا فدا شد، قبلاً در وصیتنامه‌ام با او صحبت و درد دل می ‌کردم. اکنون به شما توصیه می ‌کنم که برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیرید، که، حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.

استفاده های دیگر از نام شهدا

 

ادامه مطلب...

90/6/6::: 11:49 ع
نظر()
  
  

ماه رمضان آمد...و من...

کوله باری از گناه دارم...بغضی نشکسته...و خسته ...خسته از هجران..

برای آمدن این ماه لحظه ها را یکی یکی با سوسوی ستاره ها شمردم..

کلبه دلم را نم اشک گرفته...میخواستم این ماه بیاید و بگویم...از شبهای سرد بی تو...از سکوت مرگ اور حسرت....

خدایا...دیگه تاب ماندن ندارم...آواره ام...بی کسم با همه کسم و بی چیزم با همه داشته هایم...

ای معبود من...ای مهربانم...به راه ادامه میدم...اما از هم گسسته هستم...متلاشی...سرما وجودم رو گرفته...قدمهام روز به روز آهسته تر میشن...چشمهام به دور دست خیره شدن که ببینن بی تو تا به کجا خواهم رفت؟...و میدونم که نمیکشم...به خودت قسم که بی تو نمیکشم...

خدایا دستم رو بگیر...

خسته  ام...از پناه اووردن به دنیای تنهایی هام...و تو رو اونجا پیدا نکردن...دوست دارم باشی  ولی نیستی...

دیگه روی سجاده اشک نمیریزم...دیگه با سوز دل صدات نمیزنم...دیگه لحظه خوش حضورت رو احساس نمیکنم...

خدایا دلم برات تنگ میشه...هر شب...هر شب که  بعد از اذان صبح از خواب میپرم و سایه ابر سیاه غم رو دلم میشینه و باز میگم:امشب هم نشد بیدار بشم...خدایا ببخش...

دلم برای سکوت شب و آسمون بزرگت تنگ شده...برای همه انس الفتها...درد دلها...خدایا...دلم تنگ شده.تنگ....تنگ

خدایا...چرا میذاری شرمندت باشم؟

باهات نیستم و همراهمی...صدات نمیکنم اما پیشمی...ازت چیزی نمیخوام ولی بهم میدی...چرا؟دلم میسوزه از این چرا ها.....دلم میسوزه از مهربونی هات و از سنگدلیهام...دلم میسوزه برای خودم...دلم میسوزه ...و تب این سوختن اشک چشمهام رو خشک کرده....
چقدر از بزرگواریت شرمنده‌ام که منو در تموم لحظه‌های ناشکریم ، توی تموم لحظه‌های بی‌صبریم با محبت تحملم کردی ، نه تنبیهم کردی نه حتی ذره‌ای محبتت رو ازم دریغ کردی .

ماه رمضان اومد....و تو

سفره رحمتت رو بیش از بیش پهن کردی...منم یکی از همین مهمونا...اومدم ازت گدایی کنم...دل سوخته و محبت با تو رو گدایی میکنم...مناجات با تو رو گدایی میکنم...فراموش نکردن خوبی هات رو گدایی میکنم...اشک ریختن به وقت خوشی و راحتی روی سجاده نماز شب رو گدایی میکنم...خدایا گدای در خونت هستم...نمیگم منو ببر سر سفره بنشون...فقط همینها...اینا رو دم در می ایستم بهم بده تا برم...برم اما همیشه باهات باشم ...چرا که تو همیشه با منی...من همینو میخوام...همین و بس.

 

 سیده زهرا حسینی


90/5/9::: 10:43 ع
نظر()
  
  

از امام صادق علیه السلام  روایت شده است:

چون ماه شعبان می‌رسید حضرت زین‌العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع می‌کردند و می‌فرمودند:

ای اصحاب من! می‌دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است، و حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم

می‌فرمودند شعبان ماه من است، پس در این ماه برای جلب محبّت پیغمبر خود صلوات الله علیه، و برای تقرّب به سوی پروردگار خویش،‌

روزه بدارید،‌ به خدایی که جان علی‌بن الحسین علیه السلام به دست قدرت اوست سوگند یاد می‌کنم از پدرم حسین‌بن علی علیه السلام

شنیدم که فرمود: از امیرالمؤمنین علیه السلام شنیدم: هر که شعبان را برای جلب محبّت پیامبر، و تقرّب جستن به سوی خداوند روزه بدارد

 خداوند او را دوست بدارد، و در روز قیامت به کرامتش نزدیک نماید، و بهشت را بر او واجب گرداند.

شعبان

90/4/12::: 9:28 ع
نظر()
  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ اما من وا مانده این عالم خاکی باز هم جا ماندم . میخانه را نبستند جام مرا شکستند ...
+ بهره ما از ماه رجب چیست ؟
+ در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی وحق تعالی را میزبان! همه غصه ها می رودچون هزارغصه به دل میزبان است که دل میهمان از یکی از آنها خبر نداردهزار غم به دل صاحبخانه است که یکی به دل مهمان راه ندارد http://tabehesht.parsiblog.com