سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسى از شما نگوید خدایا از فتنه به تو پناه مى‏برم چه هیچ کس نیست جز که در فتنه‏اى است ، لیکن آن که پناه خواهد از فتنه‏هاى گمراه کننده پناهد که خداى سبحان فرماید : « بدانید که مال و فرزندان شما فتنه است » ، و معنى آن این است که خدا آنان را به مالها و فرزندان مى‏آزماید تا ناخشنود از روزى وى ، و خشنود از آنرا آشکار نماید ، و هر چند خدا داناتر از آنهاست بدانها ، لیکن براى آنکه کارهایى که مستحق ثواب است از آنچه مستحق عقاب است پدید آید ، چه بعضى پسران را دوست دارند و دختران را ناپسند مى‏شمارند ، و بعضى افزایش مال را پسندند و از کاهش آن ناخرسندند . [ و این از تفسیرهاى شگفت است که از او شنیده شده . ] [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :74
بازدید دیروز :54
کل بازدید :497120
تعداد کل یاداشته ها : 243
103/2/5
10:53 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
فواد[114]
در باغ شهادت را نبسته اند. کلیدش را هم کسی نشکسته است. جنگ همان جنگ است. از آغاز تاریخ تا پایان آن همواره نزاعی بین حق و باطل وجود داشته و خواهد داشت. جنگ ادامه دارد. تنها این مختصات جنگ است که تغییر می کند و این ماییم که باید زمین جدید بازی را خوب بشناسیم. باید جبهه ها را پیدا کنیم. سکوت در این میدان جایز نیست. نشستن به منزله همراهی با دشمن است. باید برخیزیم. زمانی کشور به کسانی نیاز داشت که سلاح بر دوش بگیرند. امروز به کسانی نیاز دارد که تولید علم را کلید بزنند؛ به کسانی که مقابل منافقان داخلی بایستند؛ به کسانی که مقابل اندیشه های فاسد وارداتی قد علم کنند؛ به کسانی که از گفتمان انقلاب دفاع کنند؛ به کسانی که نرم افزار انقلاب را تدوین کنند؛ به کسانی که مقابل انقلابیون شرمنده بایستند؛ به کسانی که حاضر باشند از خودشان عبور کنند؛ به کسانی که حاضر باشند هزینه بدهند؛ به کسانی که فقط با خدایشان معامله کنند.

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی همفکری این راه بی نهایت وبلاگ گروهی فصل انتظار مکاشفه آخرالزمان و منتظران ظهور یک لحظه با یک طلبه! بتلیجه ● بندیر ● سجاده ای پر از یاس در کوی بی نشان ها د نـیـــای جـــوانـی ... حبل المتین ... نمازگذار جبهه وبلاگی غدیر ● رایحه ● جاکفشی عروج تخریبچی هیات محبان بقیةالله روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه شلمچه جاده خاطره ها .: شهر عشق :. نسیم قدسیان رنگارنگه یک فنجان شعر سلام شهدا سرافرازان یک ایحسب الانسان ان یترک سدی «نجوای شبانه» رند نور توشه آخرت نشانه ساحل نشین اشک بچّه شهید (به یاد شهدا) شهدای دفاع مقدس شهید قنبر امانی چفیه استشهادی خط سوم نگاه منتظر مرصاد صفحات خط خطی فرشتگان رنجور در حسرت شهادت قبیله ی زمین شریعت پاینده کلک بهار مهندسی متالورژِی فدایی سید علی از فرش تا عرش بر و بچه های ارزشی دوزخیان زمین شش گوشه نه آبی .. نه خاکی یا زهرا(س) یادگار آل یاسین نورهدایت امیدزهرا هامون و تفتان صبح دیگری در راه است .... شاهد کشکول سیب گلاب نسیم وحی عوامل پیشرفت ،راه‌های پیشرفت و موانع پیشرفت چیست ؟ عکس جالب مهدیار دات بسیجی کبوترانه من هیچم علوم قرآنی Quranic Sciences آفرینش قاضی مالخر خاطرات باور نکردنی یک حاج اقا حزب اللهی مدرنیته گنجینه قصار خودت va خودم .: حرف دل :. کجایید ای شهیدان خدایی ● باد صبا ● سیب سرخ انتظار فوتوبلاگ وصال نشانه های ظهور موعود پرواز نیلوفرعاشق طلبه میلیونر حریم یاس یکدلی در سفر زندگی شهید امر به معروف زوبونی عشق حسین(ع) و در باره ی معصومین نیم پلاک یعنی شهید وبلاگ فرهنگی اجتماعی عاشورا وبلاگ ایران اسلام در گوشی با خدا مشهد وبلاگ خاطرات مخلصات سوخته دل با معرفت ترنم بهاری یادداشت پرس و جو حاج صالح رهپویان وصال تمنای وصال بیقرار ظهور امتداد استخاره با قرآن مداحی و مولودی پایگاه اطلاع رسانی استاد انصاریان تجلی اعظم شیعه نیوز شبهای پیشاور بهترین ها امام موسی صدر شهید چمران سایت اطلاع رسانی استاد مصباح یزدی گل گفته معبر خدای که به ما لبخند میزند بسیج . خودباوری . شکوفائی و نوآوری واحد106 لشگرامام حسین وبلاگ فرهنگی اجتماعی عاشورا گنجینه معرفت بی قرار سلام113 آفتاب مهربانی فرزند شهید بسیجی مردان بی ادعا بسم رب المهدی ما زنده ایم مبلّغ مجمع فرهنگی مذهبی بهشت نور .::: مجاهدین ولایت :::. شجره طیبه قدسیان شمیم رضوان نقطه رهایی رایحه وصال فاطمه برترین بانوی جهان ستاد یادواره شهدای ارسباران جهان شناسی رهرو شهیدان
نوشتن از شهید قلمی شاهد می‌خواهد و منِ درمانده در خویش، از که بگویم که معترفم به درماندگیم در برابر به جای آوردن حق و حرمت قطره‌ای از خون پاکش.
پس زبان در کام می‌گیرم و از شهید از زبان شهید می‌گویم:
و می‌داند که پایان نیست بلکه آغازیست بر یک پایان...
" ...شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. تولد ستاره‌ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می‌نوردد و زمین را به نور رب‌الارباب اشراق می‌بخشد.شهید منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش می‌میرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمی‌گذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آمیزد... "  شهید سید مرتضی آوینی
و چه زیبا از عشق می‌گوید...
"... به خاطر عشق است که فداکاری می کنم. به خاطر عشق است که به دنیا با بی اعتنائی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم. به خاطر عشق است که دنیا را زیبا می بینم و زیبائی را می پرستم. به خاطر عشق است که خدا را حس می کنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می کنم.عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام. عشق است که روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می کند، مرا از خودخواهی و خودبینی می رهاند، دنیای دیگری حس می کنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند … اینها همه و همه از تجلیات عشق است... "   شهید دکتر مصطفی چمران
و ذوب می‌شود در عبودیت معبود...
" ...دیگر نمی‌خواهم زنده بمانم، من محتاج نیست شدنم، من محتاج تو هستم، خدایا! بگو ببارد باران، که کویر شوره‌زار قلبم سالهاست، که سترون مانده است، من دیگر طاقت دوری از باران را ندارم، خدایا دوست دارم تنهای تنها بیایم ، دوست دارم گمنام گمنام بیایم، دور از هر هویتی، خدایا! اگر بگوئی لیاقت نداری، خواهم گفت:«لیاقت کدامیک از الطاف تو را داشته‌ام، خدایا دوست دارم سوختن را، فنا شدن را ، از همه جا جاری شدن را، به سوی کمال انقطاع روان شدن را...  "   شهید احمدرضا احدی
و این قطره‌ای بود از دریای خروشان عشق و معرفت و اعتقاد فرزندان خمینی(ره).
و تو ای فرزند نسل سوم این تفکر خدایی، به گوش باش، شاید همین فردا صدای "هل من ناصر ینصرنی" عاشورایی دیگر را بشنوی، فکرو عملت را آماده کن برای خدایی شدن.

بیــا ببین کـه غلامت ، غلام دنیـــا شد

اسیــر غفـلت و  پـــابند  آرزوهـــا  شد

دلی که نرم و  ظـریف پر  از  محبت بود

ز اِدیاد معـــاصی  چـو  سنگ خارا شد

 

چنان  به  ظلم  و  جنایت  گرفته خو  دل من

که سینه ام تهـی از غصه های زهـرا  شد

لبــاس نــوکــری تو گشــاد شد به تنم

گمان کنم که دگر حکم عزل امضا  شد

 

ز فکر خــال سیــاهت چو  آمدم  بیـرون

بـرای من رخ شیطــان چقدر زیبــا شـد

غــریبی تـو به عـالم نـه از غــریبه بــود

کـه باعثش بخــدا بی حیــایـی مــا شد

 

از  آن زمان که شهیــدان ز یاد مــا رفتند

بساط ظلم و دورویــی دوباره بـر پا  شد

غــروب جمعـه چـو پرونده مـرا دیـدی

دوباره اشک تو جاری زخاک زهرا شد


86/8/20::: 3:40 ع
نظر()
جاذبه   
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ اما من وا مانده این عالم خاکی باز هم جا ماندم . میخانه را نبستند جام مرا شکستند ...
+ بهره ما از ماه رجب چیست ؟
+ در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی وحق تعالی را میزبان! همه غصه ها می رودچون هزارغصه به دل میزبان است که دل میهمان از یکی از آنها خبر نداردهزار غم به دل صاحبخانه است که یکی به دل مهمان راه ندارد http://tabehesht.parsiblog.com